_عيد امسال پراز عطر گل ياس شده
عطر يك خانه آتش زده احساس شده
_پهلوي مادرمان فاطمه بشكسته شده
جگر وقلب علي به زهر آغشته شده
_زهر كين و طمع و عشق به قدرت آخر
ديده آل محمد شب پيوسته شده
_ابر و باد و مه و خورشيد و فلك ميگريند
چشم محسن ،زديدار جهان بسته شده
_كار آن دشمن بد ذات و فرومايه وپست
دل كل شيعيان به خشم آغشته شده
_آسمان همچو زمين ديده گريان دارد
عيد امسال به آغاز عزا بسته شده
_ياعلي تسليت از بحر ستمديدگيت
تسليت ديده آن نوگل تو بسته شده
_تسليت مادرمان فاطمه هم كشته شده
تسليت قلب تو از بحر جفا خسته شده
_شيعيان عيد ندارند ز بحر سه عزا
فاطمه ،محسن او ،علي ستمديده شده
* سالار *